شاکر نژاد : حالا ديگر نوبت ماست
پاسخهاي حامد شاکرنژاد به همه انتقادهايي که به او و شيوه قرائتش ميشود، خواندني است
اشاره:فعالان
قرآني کشور درباره حامد شاکرنژاد دو موضع کاملاً متفاوت دارند؛ گروهي
مخالف سرسخت او هستند وعدهاي موافق سينه چاک. کمتر کسي پيدا ميشود که
درباره شيوه قرائت اين جوان خراساني بيتفاوت باشد. اصلاً ديگر نميتوان
درباره او بيتفاوت بود چرا که مدتهاست نام شاکرنژاد به عنوان يک قاري
برجسته ايراني مطرح شده وحتي بعضي قرائتهايش در خارج کشور هم سرو صداي
زيادي به پا کرده است. او با همه قاريان جوان فرق دارد؛ از رنگ و لحن
صدايش گرفته تا حرکتهاي دست و صورتش هنگام قرائت و حتي شالي که روي دوش
مياندازد.
بايد بپذيريم که او بسيار جسورانه قرائت ميکند و از
اينکه مخالفان دربارهاش اظهارنظر کنند. باکي ندارد. شاکرنژاد 26 ساله، به
تازگي در رشته مديريت بازرگاني فارغالتحصيل شده، اتفاقا مساله سربازياش
هم حل شده و حالا ميخواهد با خيال آسوده فعاليتهاي قرآنياش را پررنگتر
کند؛ البته ميداند که راه دشواري در پيش دارد.
مجله وزين "آيه"
(ضميمه قرآني همشهري جوان)که در مدت عمر کوتاه فعاليت خود، انصافا تحولي
شايسته در فضاي جامعه قراني ايجاد کرده، درهشتمين شماره خود، گفتگويي جذاب
و صميمي با اين جوان برومند مشهدي، انجام داده که به دليل طولاني بودن آن،
ان شاء الله در دو نوبت تقديم حضورتان خواهد شد.
من
از همان روزهايي که با قرائت قرآن آشنا شدم، يک نکته را به هيچوجه
پسنديده نميدانستم؛ اينکه قاريان ايراني فقط مصريها را به عنوان قاريان
صاحب سبک الگو قرار ميدهند
- آقاي شاکرنژاد، بين فعالان قرآني کشور معروف شده که شما متفاوت قرائت ميکنيد. موافقيد براي آغاز از همين «تفاوت» بگوييد؟
من
از همان روزهايي که با قرائت قرآن آشنا شدم، يک نکته را به هيچوجه
پسنديده نميدانستم؛ اينکه قاريان ايراني فقط مصريها را به عنوان قاريان
صاحب سبک الگو قرار ميدهند. اين مساله ضعف بزرگي براي جامعه قرآني کشور
ما بوده و هست؛ به همين دليل تصميم گرفتم سبک جديدي را ارائه دهم که با
سبکهاي رايج متفاوت باشد.
- اما خيليها معتقدند که شما
بسيار شبيه استاد شحات ميخوانيد و سبک تازهاي ارائه ندادهايد؛ حتي پسر
شحات يک بار گفته بود که شما شبيهترين قرائت به پدرش را داريد.
بله،
در يک گفتوگوي تلويزيوني، پسر استاد شحات گفت که من شبيهترين قرائت را
به ايشان دارم و من هم حرفي نزدم. دليلش اين بود که پدر ايشان تازه فوت
کرده بود و ادب و احترام حکم ميکرد که من سخني در نفي اين موضوع نگويم
اما حقيقت چيز ديگري است؛ هيچ شباهتي بين الحان قرائت من و استاد
شحاتانور وجود ندارد؛ بحث سبک و لحن است نه صوت. شايد رنگ صداي من با صوت
استاد شحات يکي باشد اما مهم تفاوت الحان است که اگر کمي دقت کنيد، کاملاً
اين تفاوت آشکار است. صوت هم که خدادادي است و ممکن است صداي چندين نفر
شبيه هم باشد. اتفاقا يک روز استاد شحات خودشان به من گفتند که صداي توحتي
از صداي پسرانم هم بيشتر به من شباهت دارد.
- پس شما به طور کلي با تقليد در حوزه قرائت مشکل داريد؟
تقليد
فقط براي شروع خوب است. واقعا تا کي ميتوانيم تقليد کنيم؟ من نگران
آيندهام. همه قاريان مصري که الان صاحب سبکي شدهاند، زماني مقلد بودند
اما کمکم به جايي رسيدند که سبک جديدي داشته باشند. من هم زماني مقلد
بودم. شايد 400 تلاوت مصطفي اسماعيل را تقليد کرده باشم اما در نهايت به
اين نتيجه رسيدم که بايد سبکي مختص به خودم داشته باشم.
- چه زماني به اين نتيجه رسيديد؟
از
پنج سالگي به همراه برادر بزرگترم «حاج حميدآقا» با سبک مصطفي اسماعيل
تلاوت ميکرديم تا اينکه در سن 12 سالگي، رتبه نخست مسابقات بينالمللي
عربستان را به دست آوردم. اين وضع تا 17 سالگي ادامه پيدا کرد. بعد
تغييرات صوتي دوران بلوغ پيش آمد؛ براي همين چند سالي مجبور بودم با صداي
جديد کنار بيايم. از اين مرحله که گذر کردم به اين فکر افتادم که سبک
جديدي در تلاوت داشته باشم.